سرما قد پاییز است، قد آبانماه. اما زن به قد زمستان، به قد دیماه سردش است. زن سرماترس است انگار. گلهای چارقد ترکمنیاش لای پیچهای چندلایه گرد شانهها پژمردهاند. زن ایستاده توی مغازهی سمفروشی و نگاهش سرگردان روی نوشتههای انگلیسی میچرخد. نگاهش ادامه ندارد، منقطع و تکهتکه، یک جایی تمام…
ادامهبالاخره این توافق کذایى به نفع ما بود یا به نفع آنها؟ کلیشهاى متداول مىگوید که جواب اینطور سؤالها را تاریخ خواهد داد، ولى مگر تاریخ جواب شفافى به سؤالهاى ما دربارهى قطعنامهى ۵٩٨ داده که به این یکى هم بدهد؟ نفر اول دیپلماسى مملکت با آن استراتژى مشهورش از…
ادامه«همین که نخستین سپیدهدم صبح درخشید، گیلگمش برخاست و به بالین رفیق خود نزدیک شد. انکیدو آرام خفته بود … و گیلگمش گریست و گفت: انکیدو تو ای رفیق جوان. قدرت تو و صدای تو، کجا ماندهاند؟ انکیدو من کجاست؟ بااینهمه او چشمانش را نمیگشاید. گیلگمش دست بر قلب او…
ادامه