عاشقانه‌ای با طعم خون و قحطی و جنگ

هیأت داوران بوکر امسال جایزه‌ی پنجاه‌هزار پوندی‌اش را به نویسنده‌ای هدیه کرد که در گمانه‌زنی‌ها و شرط‌بندی‌ها کمترین بخت را داشت، ریچارد فلانگان استرالیایی از پنج رقیب قدرش پیشی گرفت و رمان «جاده‌ی باریکی به دوردست»‌ او در رقابت با آثار نویسنده‌هایی همچون الی اسمیت و جاشوا فریس برنده‌ی این…

ادامه

حضوری که نیست

پرتره‌ی آدم‌ها را قاب نقش‌دار نقره‌ای محصور کرده؛ قاب نقره‌ای را، ردیف به ردیف پونزهایی که فشرده و متراکم در سطح تابلو فرورفته‌اند. در بخشی دیگر، چهره‌ها با سوزن (میخ)‌هایی محصور شده‌اند؛ گاه در آرایشی دقیق و هندسه‌مانند و گاه گل و بته‌هایی‌اند در ادامه‌ی نقوش زمینه‌ی تابلوها، که به…

ادامه

از جهان سهل‌انگار

چند سال پیش ازش پرسیدند: «چرا با این‌همه آثار، با این‌همه سهم در نقاشیِ معاصرِ ایران، تاکنون نمایشگاهی برگزار نکرده‌اید؟» جواب داد: «فکر می‌کنم برگزاری نمایشگاه انفرادی نوعی خودنمایی است و این کار را دوست نداشتم.» مصاحبه‌کننده تأکید کرده بود: «اما این رسم معمول در میانِ هنرمندان است.‌» و توضیحِ…

ادامه

بَه‌بَه آقای نوبل

بازار کتاب ایران آن‌قدر معادلات مجهول دارد که نه‌فقط مای خواننده از عهده‌ی حلاجی کردنش برنمی‌آییم، بلکه احتمالاً در حوزه‌ی ترجمه حتی خود مترجمان و ناشران هم نمی‌دانند چطور و چرا یک نویسنده در ایران کاروبارش سکه می‌شود و یکی دیگر هیچ‌وقت اقبالی نصیبش نمی‌شود. یک مورد همین داستان‌نویس‌های کشورهای…

ادامه