درحالیکه بقیهی مردم ایران عصرهای جمعه زل زدهاند به دیوار روبهرو و زانویشان را بغل کردهاند تا ساعتها بیایند و بروند و دلگیری و اندوهشان را هم با خود ببرند، عدهی معدودی راهشان را بالاخره از پس قرنها از بقیه جدا کرده و بر عصرهای جمعه پیروز شدهاند، و حالا…
ادامهچهار فصل از داستان بلند «تاول» را خوانده بودم که تصمیم گرفتم به میدان فلاح بروم. گفتم بروم سری به محلهای بزنم که این داستان بیشتر از تمام شخصیتهایش دربارهی آن نوشته شده. «تاول» مجموعه خاطراتی است از حدود ببیست سال پیش ِ محلهی فلاح، یا آنطور که امروز میگویند…
ادامه«جشنواره»، یکجور گردهمآیی هنری. تئاتریهای ایرانی بیشتر از هنرمندان رشتههای دیگر با آن آشنایند. هربارکه برگزار میشود چند گروهی دست به کار میشوند و بهمدد پلاتوهای خانگی و غیرخانگی در عرض یکی دو ماه نمایشی آمادهی اجرا میکنند و بعد تازه شروع میشود، دوندگیها و گذراندن بازبینیها و…در نهایت جشنواره…
ادامهآمازون بلای جان کتابفروشیهای آنطرف آب شده. حالا هم که قول داده همین امروز و فردا پهبادهایش را بفرستد دم در خانهی مشتریهایش تا کتابها و اقلام سفارشیشان را با هواپیماهای بدون سرنشین تحویل بگیرند. وبسایت آمازون جلوهای از همان اتفاقی است که جوزف شومپترِ اقتصاددان در اوایل قرن بیستم…
ادامه