از زندگی نوشتم

چهار سالِ پیش که فهمیدید سرطان دارید، درجا شروع کردید به فکر کردن درباره‌ی سرطان. ذهنم می‌رود به چیزی که نیچه زمانی نوشت: «معدود مسائلی به‌چشم روان‌شناس‌ها جذابیتی دارند هم‌قدرِ قضیه‌ی ارتباطِ میانِ سلامتی و فلسفه، و اگر خودش بیمار شود، اشتیاقش به دانش را سراسر متمرکز روی بیماریِ خودش…

ادامه

این نبرد نیست

زمستان امسال از سوزان سونتاگ دوکتاب به فارسی ترجمه و منتشر شد. یکی «بیماری به‌مثابه استعاره/ ایدز و استعاره‌هایش» ترجمه‌ی احسان کیانی‌خواه که انتشارات حرفه نویسنده چاپش کرد و دیگری «درعین‌حال» ترجمه‌ی رضا فرنام، منتشرشده در نشر ثالث. سونتاگ «بیماری به‌مثابه استعاره» را در ۱۹۷۸ نوشت، خودش به سرطان مبتلا…

ادامه

فی‌فی دیگر از خوشحالی زوزه نمی‌کشد

«هولو»، «لولو»، «فی‌فی بی‌مو»، «دخی خردو»، «جنی خوخو»، «روحی»، «روحو»… اشتباه نکنید؛ این‌ها نه کلماتی از یک شعر سپیدند و نه عناوینی برای یک اثر دادائیستی. این‌ها نام‌های تعدادی مجسمه‌اند که در گالری آتبین به نمایش درآمدند. مجسمه‌های مهسا خیرخواه که همگی از جنس برنز و در ابعاد کوچک (حدوداً…

ادامه

هنر هدیه کردن چیزهای بی‌مصرف

دوسه‌ماه مانده به عید لشکرکشی تقویم‌ها به کتابفروشی‌ها شروع می‌شود و هرسال که می‌گذرد این لشکرکشی پرقدرت‌تر و با نفرات بیشتر است. ناشرها یکی‌یکی به جمع تولیدکنندگان تقویم و سررسید و سالنامه می‌پیوندند و نقاش‌ها و طراح‌ها و عکاس‌ها جای خالی خود را در این بزم پر می‌کنند. اگر قبلاً…

ادامه