از جمعیتی که روز بخشش کنار دریا موج میزد خبری نیست. آن روز به تن بلال شلوار کردی سرمهای پوشانده بودند و گرمگنِ سیاه. هوا ابری بود، باد و سرما که نه، هیجان و ترس مرگ سرتا پایش را میلرزاند. امروز که در دفتر رئیس زندان نشسته پیراهن کِرِمرنگ به…
ادامهپروانه فکر نمیکرد سومین فرزندش را در توالت بیمارستان کوهدشت به دنیا بیاورد. درد، رنگ از روی پروانه پرانده بود. وقتی به زحمت رو در روی پرستار ایستاد و شنید که پذیرش نمیشود، به حیاط بیمارستان برگشت. امانش بریده بود. چند ساعت درد کشید تا نوزاد در روشنایی نور موبایل…
ادامه