قلعهای مخوف هبوط کرده در دل کویری داغ. لاکپشتی را مانَد، پنهانشده در لاک. چه کسی میداند در لاک چه…
تلفنها به آهنگهای مختلف زنگ میزنند. گاه همراه با لرزشی مضطربانه. صداها در خطوط میپیچند و به گوشها میرسند. صداها…
خانهی دروس، خانهای که «فروغ فرخزاد» چندین سال از زندگی خود را در آنجا گذرانده بود، با خاک ویران شد.…
منشی در زد. سه ضربه، فقط سهضربه با فاصلههای کوتاه، خیلی کوتاه. اتاق وسایل زیادی ندارد. یک میز و یک…