نام شهره فیضجو پیچیده در لفاف سیاهی است از آن گونه که آثارش؛ لایهای که به تمام جان و تن سرگذشت و آثارش آغشته است و نیمی احترام و نیمی کنجکاوی بینندهی آثارش را برجای میگذارد، با میل جستوجو و واکاوی یا نظارهکردنی از دور. او در آثار خود همان …
بیشتر بخوانید »بر لبهی باریک مرگ و زندگی
نشانی یک صفحه دفتر سررسید را پر میکند، از بس دور است و پیچدرپیچ؛ نشانیِ رسیدن به روستای نورعلیبیک در حوالی ساوه که گویا زمانی در مسیر جادهی ابریشم بوده و بارانداز تاجران با کاروانسراهایی که یکبهیک تخریب شدهاند، یا به حکم طبیعت یا بهعلت عریض شدن جاده. حالا اما …
بیشتر بخوانید »خوشبدبینیهای متوهمانه
آدم هی میخواهد به دلش بد نیاورد، آن هم در زمانهای که بد از زمین و آسمان که هیچ از هر نفس فرومیرود و آنچه قرار بود مُمدّ حیات باشد و مفرح ذات آنچنان اسبابِ مرض است که به هزارلایه نقاب باید از انتشارش پرهیز کرد. آدم میخواهد که نیمهی …
بیشتر بخوانید »یک دانه بدو دادی، صد باغ مزید آمد
هما امامی باغبان درختان مهاجر است؛ درختان برافراشته از میان بطریهای آبمعدنی بهمدد نیهایی ظریف و تصاویر کوچکی از برگ درختان باغهای مفروض. او در آخرین نمایشگاه انفرادیاش در تهران باغی ساخته است؛ باغی که اجزایش را در چمدانی با خود به ایران آورده، از آلمان و از شهر کلن، …
بیشتر بخوانید »صدای آژیرها
برای خواندن گفتوگو با نیکزاد نجومی روی این لینک کلیک کنید. برای خیلی از ما یکی بودن تصویرگر کتاب کودکانهی «گل بلور و خورشید»(پینوشت ۱) در دههی چهل و پنجاه با آثار مجموعهی «تو و من» که به جهان سیاستورز بزرگسالانه میپردازد، و چندی پیش در گالری تیمور(پینوشت ۲) نیویورک …
بیشتر بخوانید »