هیچکس دوست ندارد شبیه آدم دیگری باشد. هیچکس دوست ندارد به این راحتیها لو برود. همهی ما ترجیح میدهیم خودمان باشیم. و این خود خودی باشد یکه، یگانه. شبیه بودن بیشخصیتی است. کسر شأن است. قابل پیشبینی یا دمدستی بودن هنر نیست. نباید هر بیسروپایی بتواند تحلیلمان کند. کمی پیچیدگی …
بیشتر بخوانید »مهماننوازی
ترومَن کاپوتی (متولد ۱۹۲۴) شصت سال بیشتر زندگی نکرد اما حالا دیگر جزءبهجزء کارنامهی نحیفش از کلاسیکهای تاریخ ادبیات امریکاست و از جملهشان داستانهایی، یکیشان همین «مهماننوازی»، که در نیمهی دوم عمرش بر اساسِ رخدادهایی واقعی و تجربههایی شخصی نوشت و خودش بهش میگفت «داستانهای غیرداستانی». زمانی بود که در …
بیشتر بخوانید »ازرا پاوند: خودی یا دیگری
«تمام عمر میدانستم که هیچ نمیدانم، بله، هیچ، و به همین دلیل است که کلمات در دستان من از معنا تهی میشوند.» ازرا پاوند، در گفتوگو با گراتزیا لوی، ۱۹۶۳ پیش از جنگ جهانی اول ازرا پاوند یک امریکایی ساکن انگلستان بود. پس از جنگ جهانی اول رویای انگلیسی …
بیشتر بخوانید »مایاکوفسکی vs یسنین
مایاکوفسکی با دوستانش از میخانهای بیرون آمد. مردی مست کنار خیابان در چالهای آب افتاده بود. دوستان مایاکوفسکی از او خواستند در مورد این صحنه شعری بسراید. مایاکوفسکی قدری فکر کرد و سرود: «تنیست این، فتاده از نفس ز بادهخوارگی. بسته راه پاک ما در مسیر زندگی…» در همان لحظه …
بیشتر بخوانید »مورد عجیب بنجامین زِچ
الویس حاجیچ در ۱۹۷۱ در گراچاچ بوسنیوهرزگووین بهدنیا آمده است. از مدرسهی هنرهای کاربردی سارایوو فارغالتحصیل شده و پس از جنگ بالکان مدتی را در اتریش و آلمان پناهنده بوده است. نمایشگاههایی از آثار هنری خود را در شهرهای اشتوتگارت، آخن و مونشنگلادباخ برگزار کرده است. او نویسندگی را در …
بیشتر بخوانید »