در سمت راست جادهی کراکوف به نواهوتا، حدود نیمکیلومتر بعد از اولین بلوکهای ساختمانیِ شهر جدید، پارکی وجود دارد. من در یکی از روزهای مهآلود دسامبر، پس از بارش نخستین برف آنجا بودم. پارک خالی بود، البته اگر کسی بتواند آن محوطهی بیحصار، بزرگ و مسطح، با چند نیمکت در …
بیشتر بخوانید »ملکههایی از سوریه بر صحنهی تئاتر
برای شام که همراه با خانوادهاش از سوریه گریخته، تصویر دمشق پیش از جنگ حالا مبهم و محو است، ذهن او پر است از تصویرهایی که در مسیر مهاجرت از عمان و اردن دیده است. «من دکترای داروسازی دارم، همراه همسرم زندگی زیبایی داشتیم، یک خانهی خوب و رفاه نسبی، …
بیشتر بخوانید »وکیلمدافع شیطان
پس از دیدن نمایش «مفیستو» و هنگام خروج از سالن تئاتر میتوان چنین نتیجهگیری کرد که نمایش دربارهی بازیگری است به نام هندریک هوفگن که از روی شهوتپرستی و جاهطلبی به دوستان و آرمانهای اولیهاش پشت میکند و همچون فاوست، روح خود را به شیطان- که در دههی ۱۹۳۰ به …
بیشتر بخوانید »کیت بلانشت در سالن برادوی
کیت بلانشت آخرین نمایشنامهی آنتوان چخوف را بدل به یکی از خبرسازترینهای اینروزهای برادوی کرده است. نمایش «هدیه یا پلاتونوف» آخرین اثری آنتوان چخوف است که منتشر شده. چخوف، پیش از اینکه نامی برای این دستنوشته بگذارد و آن را منتشر کند، از دنیا رفت. این روزها این نمایشنامه دستمایهی …
بیشتر بخوانید »اِسکیمو در جهنم
تونی کاشنر اصرار دارد که خود را درامپردازی سیاسینویس بخواند. اما آنچه همگان و همگنانش را به تحسین وامیدارد وسعتِ پرواز تخیل و سفر بلندِ خیالش در زمان و مکان و مضمون است. در نمایشنامهی «فرشتگان در امریکا» صحنهها از بروکلین و سِنترال پارک در نیویورک تا قطب جنوب فرضی …
بیشتر بخوانید »